تمامت را میخواهم
این حس تمام و کمال خواهی یه فرد از کجا سر چشمه میگیره ؟
همین که میخوام دوستم ، فقط دوست من باشه ؛ تماما دوستم باشه
نخوام اونو با کسی شریک شم ، نخوام ترس از دست دادنشو داشته باشم
نخوام یه لحظه بترسم از اینکه ممکنه با اون خوب تر از من باشه
ترس از محدودیت نباشه ، من میگم برای هر کسی ، جدا از بقیه باشم ...
میتونی انقدر خوب باشی که نزاری این حس ترس رو تجربه کنم با وجود اینکه
نفر سومی هم باشه ؟
طرف دیگه قضیه اینه که دوس ندارم نَفَر دوم یه نفر دیگه باشم .. عجیبه...
چه جوری میشه حس خوبی داشت وقتی بدونی این خوبی ها
این حس خوب ، این نگاه ها، همین لبخند ها و همین حرفا رو به نفر
اول هم زده ؟ سعی کردم نزارم که رابطم با دوستانم شبیه هم باشه
هیچ حرف مشترکی نزنم هیچ حس مشترکی نداشته باشم ،
چون حتی اگه خودم هم بخوام، هیچکدوم اونا شبیه هم نیستن .
میدونم اونقدر دیر هست که نمیتونم نفر اول کسی باشم ،ولی به جاش
اونقدر میتونم متفاوت رفتار کنم که همیشه بتونی نفر اول من باشی ..
- دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۴۱ ب.ظ